Web Analytics Made Easy - Statcounter

ایمان دبیری بازیگر نقش مازیار عباسی در نمایش «لحد» که تا ۳۰ تیر در تالار حافظ روی صحنه است درباره نقشی که در این نمایش برعهده دارد به خبرنگار مهر گفت: مازیار کاراکتری است که در نمایش «لحد» به دست پدر و مادرش به قتل می‌رسد و روح او در طول نمایش به دنبال چرایی این اتفاق است.

وی ادامه داد: در واقع مازیار سعی دارد تا ریشه‌های خشونت را پیدا کند و برای کنکاش این حادثه از کودکی تا زمان حال را بررسی می‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عدم درک شدن و شناخت توسط پدرش از بزرگترین دغدغه‌های اوست و ما شاهد نوجوانی مازیار و شکل ارتباط او با پدر و مادرش هستیم و به این بهانه با یکسری خشونت‌ها آشنا می‌شویم.

دبیری درباره اولین رویارویی که به عنوان بازیگر با نقش داشته است، عنوان کرد: به محض اینکه متن را خواندم به یاد اتفاقی که برای بابک خرمدین رخ داد، افتادم و اینکه یک هنرمند چطور و به چه دلیلی در نهایت قساوت کشته می‌شود. خبر قتل او برای جامعه شوک برانگیز بود و برای من هم این اتفاق ناگوار آنقدر کشش و جذابیت داشت که از آن برای بازی گرته‌برداری کنم.

این بازیگر ادامه داد: این اثر شاید واو به واو به زندگی بابک خرمدین شباهتی نداشته باشد اما در مواردی چون هنرمند بودن و به دست پدر و مادر کشته شدن به زندگی او شبیه است. خلاقیت نویسنده و کارگردان شخصیت جدیدی ایجاد کرده است.

دبیری با اشاره به اینکه «لحد» مستندی از فرزندکشی است، افزود: این نمایش دست روی سوژه‌ای عمومی گذاشته است تا نشان دهد وقتی ما با جهان یکدیگر آشنا نباشیم، حتی در رابطه پدر و فرزند هم شاهد اتفاقات وحشتناکی خواهیم بود. معتقدم ریشه این خشونت نسبت به فرزندان به قبل از بچه‌دار شدن خانواده‌ها برمی‌گردد. ما باید اول از هر چیز بدانیم خواستمان از بچه‌دار شدن چیست؟ بچه‌ای که قرار است وارد خانواده، خانه و جامعه شود چه نیازهایی دارد و وظیفه ما به‌عنوان والد در قبال او چیست؟ در واقع حقیقت فرزندآوری بدون اندیشه و آگاهی بعد از ازدواج بدون آشنایی با نیازهای فرزند ممکن است به چنین نتایج وحشتناکی ختم شود.

این هنرمند افزود: این بچه بی‌هیچ پشت و پناهی وارد جامعه‌ای بدون سانسور می‌شود و در جامعه چیزهایی می‌آموزد که ممکن است با نگرش و ذهنیت والدین متفاوت باشد. این تفاوت‌ها باعث ایجاد تضاد و اختلاف‌هایی می‌شود که بعدها در اشکال مختلفی چون خشونت‌های فیزیکی نمود پیدا می‌کند. زمانی که مطالعه و آگاهی درباره تلطیف تضادها وجود نداشته باشد، تضادها می‌تواند به مرگ و درگیری‌های شدید منجر شود.

دبیری با توضیح اینکه نمایش «لحد» به دنبال ارائه راهکار نیست، گفت: در نمایشنامه «لحد» نویسنده به اینکه ریشه خشونت از کجا و چگونه است، پاسخ می‌داد اما گروه اجرا از جواب دادن به این پرسش فاصله گرفت. ما حتی نخواستیم خط ذهنی به مخاطب بدهیم. تنها تلاش کردیم تا با تلنگری بگوییم خشونت وجود دارد و ممکن است همه ما درگیر آن شویم. در واقع رویارویی پدر و فرزندی که هر ۲ درکی از دنیای هم ندارند در ذهن تماشاگر شوک ایجاد می‌کند و تماشاگر با سوال بیرون می‌رود که چه شد و چکار باید کرد؟

وی یادآور شد: مازیار، قربانی تفاوت نسل هاست. او قربانی تفاوت نگاه و نگرش بین نسل خود و پدرش می‌شود. من نمی‌توانم بگویم پدر مازیار شخصیتی سیاه یا تک بعدی است. قطعاً او هم نسبت به پسرش عشق داشته و جاهایی به او افتخار کرده است اما زمانی که تضاد و اختلاف ایجاد شده است یک طرف قضیه سعی نکرده تا شرایط را به سمت آرامش ببرد و مازیار با تمام آرزوها، ایده‌ها و عشقش قربانی این اختلاف می‌شود.

بازیگر نمایش «لحد» در پایان صحبت‌هایش اضافه کرد: مخاطب به‌عنوان یک سرگرمی به این نمایش نگاه نمی‌کند و از زمان اجرا تا پس از آن ذهنش درگیر چرایی اتفاق و آنچه دیده خواهد شد، اما به دور از فاصله گذاری برشتی. هنر در کمدی ترین، رئال ترین و فانتزی ترین شکل ممکن، هیچوقت تماشاگر را بدون سوال رها نمی‌کند. اگر این اجرا ایجاد سوال نکند فاقد اعتبار است.

نمایش «لحد» نوشته میلاد اردوبادی (بر اساس نمایشنامه جنگل آسفالت آرمان طیران) و کارگردانی حسین حیدری پور تا ۳۰ تیر ماه در تالار حافظ روی صحنه است.

بازیگران نمایش به ترتیب حروف الفبا عبارتند از بدرالسادات برنجانی، تاراز (مهدی پورخدری)، ایمان دبیری، آذین رئوف، فریدون ولایی.

کد خبر 5832872 آروین موذن زاده

منبع: مهر

کلیدواژه: حسین حیدری پور تالار حافظ بابک خرمدین بازیگر تئاتر تئاتر ایران ایمان دبیری تئاتر ایران موسیقی ایرانی کنسرت موسیقی جشنواره بین المللی تئاتر عروسکی تهران مبارک جشنواره فیلم حوا هنرمندان تئاتر شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران فیلم کوتاه آلبوم موسیقی تئاتر شهر موسیقی نواحی اداره کل هنرهای نمایشی جشنواره موسیقی نواحی فیلم سینمایی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۰۴۹۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بحران ادبیات داریم

مریم حسینیان با تأکید بر این‌که بحران ادبیات داریم، می‌گوید: مسئله نقد ادبی، کارگاه‌های ادبی و خاموش‌شدن چراغ جایزه‌های معتبر را از دلایلی می‌دانم که در فضای ادبی ما بحران، ایجاد کرده و این تقصیر مخاطب نیست.

این نویسنده در گفت‌وگو با ایسنا درباره مسئله مخاطب اظهار کرد: در واقع بحران ادبی است که سبب ریزش مخاطب می‌شود یا باعث می‌شود مخاطب سخت سراغ خواندن کارهای جدید برود؛ نباید همیشه توپ را در زمین مخاطب بیندازیم. به نظرم مخاطب خیلی باهوش است.

او با اشاره به تغییرات سیستم اطلاع‌رسانی و معرفی کتاب، گفت: زمانی رسانه‌های معتبری چون مجلات ادبی و مطبوعات و خبرگزاری‌ها که منابع محدود و مشخصی بودند به مخاطب برای انتخاب کتاب کمک می‌کردند و تکلیف مخاطب روشن بود؛ اما حالا هر کسی می‌تواند یک رسانه برای پیشنهاد کتاب باشد که این موضوع به سردرگمی مخاطب منجر می‌شود. همچنین با رشد ناشران خصوصی تعداد عنوان‌های کتاب افزایش پیدا کرده است و ما با دریایی از انواع کتاب‌ها با ژانرهای مختلف مواجه هستیم و نمی‌دانیم کدام را انتخاب کنیم.

حسینیان خاطرنشان کرد: در یک دهه گذشته کثرت کارگاه‌های آموزشی به ادبیات آسیب‌زده است؛ در واقع این موضوع باعث شده نویسندگان جدید با رزومه پروپیمان نداشته باشیم. از هر کارگاهی که در تهران یا شهرستان برگزار می‌شود، دو یا سه نفر کتاب منتشر می‌کنند، در واقع بحران ادبی دقیقاً اینجاست.

او ادامه داد: زمانی که برای انتشار کتاب سخت‌گیری خاصی وجود نداشته باشد و فردی که دوسه سال است شروع به نوشتن کرده با فیلتر کارگاهی که از آن بیرون‌آمده رمان یا مجموعه داستانی می‌نویسد و ناشران نیز کارشناسی سخت‌گیرانه‌ای در ادبیات داستانی نداشته باشند، این موضوع‌ها باعث می‌شود کتاب درجه یک مخصوصاً در ادبیات داستانی نداشته باشیم. در این سال‌ها عنوان‌های گردن‌کلفت نداشتیم.

این داستان‌نویس یادآور شد: در این سال‌ها بحث معرفی کتاب پررنگ بوده؛ اما بحث نقد ادبی کم‌رنگ شده است. مخصوصاً بعد از دوره کرونا و رشد فضای مجازی، هر کسی در صفحه خود کتابی را مطابق سلیقه شخصی‌اش معرفی می‌کند و معیارهایی که قبلاً برای معرفی کتاب وجود داشت، دیگر وجود ندارد. همچنین خاموش‌شدن چراغ جایزه‌های ادبی معتبر نیز در بحران ادبیات مؤثر بوده است؛ به‌هرحال کتاب‌ها از چند مسیر داوری عبور می‌کردند که همه این‌ها فروکش کرده است.

او با بیان اینکه باتوجه‌به قیمت بالا کتاب، کتاب کالای تجملی محسوب می‌شود، گفت: قبلاً مخاطب سه عنوان کتاب که اسمش را شنیده بود می‌خرید و شاید از دوتایش خوشش می‌آمد؛ اما حالا فیلتر مخاطب باتوجه‌به قیمت بالای کتاب، مقداری دقیق‌تر شده و می‌خواهد کتابی را بخرد که مطمئن باشد کتاب خوبی است. در سال‌های اخیر منابع کمک به مخاطب برای انتخاب کتاب، کمتر شده است و به همین دلیل ریزش مخاطب را داشتیم.

حسینیان خاطرنشان کرد: در طول چند سال گذشته عنوان‌های متعدد در ادبیات داستانی دارد منتشر می‌شود اما کتاب‌ها کم‌فروغ هستند. البته این موضوع به نسل‌های مختلف داستان‌نویسی نیز بر می‌گردد و قرار نیست یک جمعیت چند هزارنفره همه نویسنده باشند، از میان آن‌ها شاید ۱۰ نویسنده ماندگار باقی بماند. الان ما با این مسئله مواجه هستیم که به نظرم بحران قابل تأملی است و نامش را بحران ادبیات می‌گذارم و همین باعث می‌شود احساس کنیم بحران مخاطب داریم.

او درباره اینکه گاه این‌طور برداشت می‌شود که نویسنده برای مخاطبان خاصی می‌نویسد و به مخاطب وسیع فکر نمی‌کند، جایگاه مخاطب نیز اظهار کرد: همان‌طور که ادبیات سطح‌بندی شده است، مخاطب نیز سطح‌بندی می‌شود. هر کتابی برای هر مخاطبی نوشته نمی‌شود. ما سبک‌های مختلف نوشتن داریم؛ مخاطبی که کتاب رئالیستی دوست دارد، کتاب رئالیسم جادویی و فانتزی دوست ندارد؛ زیرا مخاطب این اثر نیست. این موضوع نه به معنای پایین‌بودن سطح مخاطب است نه ضعیف‌بودن اثر.

نویسنده «بهار برایم کاموا بیاور» و «ما اینجا داریم می‌میریم» ادامه داد: گاه منِ مخاطب از ناداستان اطلاعی ندارم و زمانی که یک ناداستان می‌خوانم شاید درک درستی از آن نداشته باشم و بگویم کتاب بدی بود. یا ممکن است مخاطبِ ادبیات عامه‌پسند بودم و بعد کتابی از یک نویسنده صاحب‌نام بخوانم و ناگهان با جهانی مواجه شوم که تابه‌حال با آن مواجه نبودم. برخی از نویسنده‌ها سبک خاصی دارند و نمی‌شود گفت نویسنده به مخاطب توجه ندارد. شخصاً این را قبول ندارم و به نظرم در هر ژانر از نویسنده اثر قابل تأملی خلق کند، اثر حتماً خوانده می‌شود.

این داستان‌نویس خاطرنشان کرد: به‌شدت معتقدم اثر خوب هنوز هم سینه‌به‌سینه و از طریق خود مخاطب کشف می‌شود. اگر کار قابل‌تأمل باشد، فرق نمی‌کند از یک کارگاه ادبی بیرون بیاید یا اتاق شخصی یک نویسنده حرفه‌ای، خوانده می‌شود. گاه در کارگاه‌ها اثر شگفت‌انگیزی نوشته می‌شود که نشان می‌دهد نویسنده خوبی است؛ اما نویسنده حرفه‌ای هم داریم که کتاب چهارم و پنجمشان کم‌رمق و اثر ضعیفی است. اگر اثر ضعیف باشد مخاطب درک می‌کند. هر ژانر مخاطب خود را دارد و اگر خوب باشد، حتماً دیده می‌شود.

مریم حسینیان ارتباط خود با مخاطب را عالی می‌داند و با بیان اینکه صفحات مجازی‌اش کاملاً خصوصی است، گفت: در دوران کرونا دو کتاب «بانو گوزن» و «نئوهاوکینگ‌ها» منتشر کردم، دو کتاب با دو سبک متفاوت؛ خب دو سال است درگیر بیماری بودم و «نئوهاوکینگ‌ها» هم روایت این بیماری‌ام است و در این دو سال نمی‌توانستم در جلسه‌ای حضور فیزیکی داشته باشم و همه ارتباط‌هایم مجازی بود و ارتباط خوبی با مخاطبان خود گرفتم. من برای همه مخاطبانم احترام قائلم و جز نویسنده‌هایی هستم که پاسخ تمامی پیام‌ها را می‌دهم. واکنش مخاطبانم برایم مهم است. برایم مهم است که مخاطبانم درباره کتاب‌هایم چه نظری دارند و از جمع‌بندی نظرها استفاده کرده‌ام.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • ماجرای پاکت قهوه‌ای پول چیست؟/ دارودسته باعث پیشرفت آدم‌ها است!
  • شباهت بی‌نظیر زنبور رباتیک به زنبور واقعی
  • شباهت عجیب دانیال حکیمی و پسرش
  • رجوع و روایت آتش بلاگری و سلبریتی شدن در روابط زن و شوهری
  • بحران ادبیات داریم
  • ۷ چالش بزرگ که شما را سرسخت‌تر از آدم‌های معمولی می‌کند
  • نیمی از بازماندگان تحصیل در زنجان توانایی ذهنی و جسمی ندارند
  • نیمی از بازماندگان تحصیلی در زنجان توانایی ذهنی و جسمی ندارند
  • ماجرای "ترور رامین یکتاپرست، شهروند ایرانی" چیست؟
  • (ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟